سال 1393 وارد دانشگاه شدم و در رشته مهندسی مکانیک شروع به تحصیل کردم. با گذشتن از خاطرات و چالش های دانشگاه همین رو بگم که دانشگاه رو 7 ترمه به پایان رسوندم و یکماه بعد رفتم خدمت سربازی. دوسال خدمت کردم و بعدش به مدت 7 ماه وارد حرفه تراشکاری شدم که با مدرک مهندسیم دست پر برم سراغ شرکت ها و کارخونه ها.
اما متاسفانه متوجه شدم که این راه اون چیزی نبود که همیشه دنبالش می گشتم. بعد از اینکه یه مدت توی کارخونه ها کار کردم و دل زده شدم از کار ثابت، کلن رشته مهندسی رو کنار گذاشتم و وارد بیمه شدم. بیمه تجربه خوبی برام نداشت و با مبلغ کمی که از وام دانشگاهم مونده بود آنلاین شاپ لباس زدم ولی بعد از کلی دردسر و نسیه بردن مردم و اذیت شدنا اونم با شکست مواجه شد.
رفتم سراغ کار توی کافینت.یکسال تمام توی کافینت کار کردم به عنوان طراح سایت با حقوق خیلی ناچیز صرفا فقط برای ی تجربه جدید. اما اونجایی که دیگه دیدم کار کردن برای بقیه نمیتونه جذابیت خاصی برام داشته باشه طی یک تصمیم به قول معروف “یهویی” از کافینت زدم بیرون و بیکار شدم و با صرفه جویی توی تمام هزینه هام شروع کردم به آموزش دیدن. تا جایی پیش رفتم که خداروشکر تونستم دوتا کسب و کار برای خودم راه اندازی کنم، تیم تشکیل بدم و توی این راه بتونم به افراد زیادی جهت رشد کسب و کارشون کمک کنم.